کاپستانلغتنامه دهخداکاپستان . [ پ ِ ] (اِخ ) حاکم نشین کانتن «هرولت » بخش «بزیه » واقع در ساحل مِدی ،نزدیک آبگیر کاپستان . جمعیت 4039 تن . انواع شراب .
کاستانلغتنامه دهخداکاستان . (اِخ ) دهی از دهستان سملقان بخش مانه ٔ شهرستان بجنورد، واقع در 45هزارگزی جنوب باختری کاشمر و 8هزارگزی جنوب شوسه ٔ عمومی بجنورد به سراوه . تپه و کوهستانی و گرمسیر و دارای 11
کیستانلغتنامه دهخداکیستان . (اِ) شکنجه ٔ روغنگری و معصره ٔ آب انگورگیری . (ناظم الاطباء) (از اشتینگاس ). || شیرزنه . (ناظم الاطباء). ظرف کره گیری یا کره سازی . (از اشتینگاس ).