قررةلغتنامه دهخداقررة. [ ق َ رَ رَ ] (ع اِ) آبی که در دیگ ریزند پس ِ طعام تا دیگ نسوزد. (منتهی الارب ).
قررةلغتنامه دهخداقررة. [ ق ُ رَ رَ ] (ع اِ) آنچه در بن دیگ چسبیده باشد از شوربا و توابل ریزه ها و جز آن . (منتهی الارب ). رجوع به قُرْة شود.
قررةلغتنامه دهخداقررة. [ ق ُ رُ رَ ] (ع اِ) آنچه در بن دیگ چفسیده باشد از شوربا و توابل ریزه ها و جز آن . (منتهی الارب ). رجوع به قره و قُرَرة شود.
قریرةلغتنامه دهخداقریرة. [ ق َ رَ ] (ع ص ) عین قریرة؛ چشم خنک کرده .(منتهی الارب ) (آنندراج ). ذات قرة. (اقرب الموارد).
دبلةلغتنامه دهخدادبلة. [ دَ ل َ ] (ع اِ) نوعی از بیماری شکم . دبلِة. (منتهی الارب ). || بار درخت کریره (؟) است . (الفاظالادویه ).