کوادریگالغتنامه دهخداکوادریگا. (لاتینی ، اِ) قسمی ارابه ٔ چهاراسبه ٔ رومیان قدیم که فاتحان را بر آن می نشاندند و به روم درمی آوردند و این ارابه چهار اسب پهلو به پهلو بسته ٔ سپید داشت . (از یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
کوذرهلغتنامه دهخداکوذره . [ ک َ ذَ رَ / رِ ] (اِ) کودره . (ناظم الاطباء) (اشتینگاس ). رجوع به کودره شود.
کودرهلغتنامه دهخداکودره . [ ک َ دَ رَ / رِ ] (اِ) مرغ آبی باشد کوچک و در آب تیز نشیند، بزرگتر را از اوسوک دم خوانند و کوچکتر را خشنسار. (صحاح الفرس ). مرغی است کبود که در آب باشد. (معیار جمالی تألیف شمس فخری چ دانشگاه ص 436).