کَافِرٍفرهنگ واژگان قرآنکافر - ناسپاس - انکار کننده ي خداي تعالي ونعمتهاي او - ترک کننده ي دستورات الهي (کلمه کفر در اصل به معناي پوشاندن است براي همين در عبارت " کَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ ﭐلْکُفَّارَ نَبَاتُهُ "به معناي کشاورزان است از اين جهت که دانه را در خاک پنهان مي کنند و از طرفي هرکسي که ربوبيت يا نعمتهاي خداي تعالي
کافرلغتنامه دهخداکافر. [ ] (اِخ ) نام قوم بزرگی است در سواحل شرقی آفریقای جنوبی . (از قاموس الاعلام ترکی ).
کافرلغتنامه دهخداکافر. [ ف ِ ] (ع ص ، اِ) ضد مؤمن . بی دین . بی کتاب . ناگرونده . ناگرویده . ناخستو. (مهذب الاسماء) (مجمل اللغة) (دستورالاخوان )(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : درآورد لشکر به ایران زمین شه کافران دل پراگنده کین . <p class="author