حرشونلغتنامه دهخداحرشون . [ ح َ رَ ] (ع اِ) نوعی از خار خرد و سخت که به پشم گوسفند آویزد. ج ، حراشین . (منتهی الارب ).
ایرسونلغتنامه دهخداایرسون . (اِ) به یونانی طلق و زرورق و بشیرازی برقک خوانند. (آنندراج ) (برهان ) (هفت قلزم ). طلق باشدو آنرا در شیراز برفک گویند و بهندی بهترک گویند. (جهانگیری ). بیونانی ائریکسون گویند (اشتینگاس ) (حاشیه برهان قاطع چ معین ). رجوع به الفاظالادویه شود.