لغتنامه دهخدا
ریحان . [ رَ ] (ع اِ) شاهسپرم که سپرغم نیز گویند. (ناظم الاطباء). ریحان الملک هم گویند و در فارسی شاه سفرغم خوانند. (از اختیارات بدیعی ). سپرغم . (شرفنامه ٔ منیری ) (دهار) (از مجمل اللغة) (مهذب الاسماء) (ترجمان القرآن جرجانی ). شاه سپرغم که آن را به هندی نازبو گویند و بوی آن