گورش آبادلغتنامه دهخداگورش آباد. [ رُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش اشنویه ٔ شهرستان ارومیه واقع در 4 هزارگزی جنوب خاوری اشنویه و 2 هزارگزی شوسه ٔ اشنویه به نقده . جلگه و معتدل مالاریایی است . سکنه ٔ آن <span class="hl" di
ویروسvirusواژههای مصوب فرهنگستانبدافزاری بهصورت یک برنامه که معمولاً ازطریق شبکه وارد رایانه میشود و ایجاد اختلال میکند
ویروس ناقصdefective virusواژههای مصوب فرهنگستانویروسی که به علت نارسایی ژنتیکی یا نداشتن عوامل مورد نیاز قادر به تکثیر نیست
ویروس یاورنیازsatellite virusواژههای مصوب فرهنگستانویروسی که اغلب از طریق جهش در طی تکثیر ویروس ایجاد میشود و فاقد عملکردهای ژنشناختی برای تکثیر است
پادکنش ویروس رایانهایcomputer virus countermeasures, CVCMواژههای مصوب فرهنگستانیکی از فنون جنگ الکترونیکی که در آن ویروس رایانهای را وارد سامانۀ الکترونیکی دشمن میکنند
گورش بردلغتنامه دهخداگورش برد. [رِ ب َ ] (اِخ ) گورِش جِرْد. گورشیر. گورشیرد. جورَشجِرد. نامی است که ابن اسفندیار به خورشیدرستاق ، یکی از دهات کجور مازندران داده است . (از سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 108 و ترجمه ٔ فارسی ص 146
پشیمانفرهنگ فارسی عمیدکسی که از کاری که کرده شرمگین و ناخشنود باشد و نخواهد آن کار را تکرار کند: ◻︎ پشیمان شد از کرده و خوی زشت / بفرمود بر سنگ گورش نبشت (سعدی۳: ۴۹۸).
قیامتگاهلغتنامه دهخداقیامتگاه . [ م َ ] (اِ مرکب ) محل رستاخیز. (فرهنگ فارسی معین ). جای رستاخیز : چون که خلق از مرگ او آگاه شدبر سر گورش قیامتگاه شد.مولوی .
دراندودهلغتنامه دهخدادراندوده . [دَ اَ دو دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) اندوده : شبستان گورش دراندوده دیدکه وقتی سریرش زراندوده دید. سعدی .رجوع به اندوده شود.