گویللغتنامه دهخداگویل . [ گ ُ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان پشت آربابا بخش بانه شهرستان سقز. واقع در 18هزارگزی باختر بانه کنار رودخانه ٔ بانه . سکنه ٔ آن 50 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5<
گویللغتنامه دهخداگویل . [ گ ُ ] (اِخ ) دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاهان . واقع در 10هزارگزی جنوب خاوری کوزران و 3هزارگزی جنوب راه فرعی سنجابی محلی به کرمانشاه . دشت و هوای آن سردسیر و سکنه ٔ آن <span class="hl" dir="l
روغن حلپذیرsoluble oilواژههای مصوب فرهنگستاننامیزهای پایدار از آب و روغن با غلظت بالا که در عملیات فلزکاری برای روانسازی و خنکسازی و ممانعت از خوردگی به کار میرود متـ . روغن نامیزهای emulsifying oil
ویل وئیللغتنامه دهخداویل وئیل . [ وَ لُن ْ وَ ] (ع اِ مرکب ) مبالغه ٔ ویل است . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
ویل ویللغتنامه دهخداویل ویل . [ وَ لُن ْ وَ ی ِ ] (ع اِمرکب ) مبالغه است چون ویل وئیل و ویل وائل . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به ویل (صوت ، اِ) شود.
گویلهلغتنامه دهخداگویله . [ گ َ ل َ/ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سرشیو بخش مریوان شهرستان سنندج . واقع در 45هزارگزی شمال خاوری دژشاهپور و 10هزارگزی مرز ایران و عراق . کوهستانی و هوای آن سرد
گویلهلغتنامه دهخداگویله . [ گ َ ل َ/ ل ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سرشیو بخش مریوان شهرستان سنندج . واقع در 45هزارگزی شمال خاوری دژشاهپور و 10هزارگزی مرز ایران و عراق . کوهستانی و هوای آن سرد
لنگویللغتنامه دهخدالنگویل . [ ل ُ گ ِ ] (اِخ ) آن ژنویو دوشس دو. خواهر کنده ٔ بزرگ ، مولد شاتو دوونسن . رقیب مازارن . وی در شهر جنگی فرند نقش مهمی داشت (1619-1679 م .).