گچیشدگیchalkingواژههای مصوب فرهنگستانایجاد شدن ذرات پودری سست و جداشده در سطح پوششهای آلی که معمولاً براثر هوازدگی رخ میدهد
گچیلغتنامه دهخداگچی . [ گ َ ] (اِخ ) دهی از دهستان حومه ٔ بخش صومای شهرستان ارومیه ، 8500گزی جنوب خاوری هشتیان و 6000گزی خاور راه ارابه رو گنبد به هشتیان . دامنه ، سردسیر سالم و سکنه ٔ آن 259</span
گچیلغتنامه دهخداگچی . [ گ َ ] (اِخ ) دهی از بلوکات عباسی ناحیه مضافات شش فرسخی مغرب عباسی است . (فارسنامه ٔ ناصری ص 226).
گچیلغتنامه دهخداگچی . [ گ َ ] (اِخ ) دهی از بلوکات کوه گیلویه ناحیه ٔ دشمن زیاری یک فرسخ بیشتر شمالی قلعه گل است . (فارسنامه ٔ ناصری ص 274).
گچیلغتنامه دهخداگچی . [ گ َ ] (اِخ ) دهی از بلوکات لارستان ناحیه جهانگیریه ، هشت فرسخ میانه ٔ جنوب و مغرب بستک است . (از فارسنامه ٔ ناصری ص 289).