گیاهدانلغتنامه دهخداگیاهدان . (اِخ ) دهی است از بخش قشم شهرستان بندرعباس . واقع در 20هزارگزی باختر قشم ، سر راه مالرو باسعید به قشم . محلی جلگه و هوای آن گرمسیر و سکنه ٔ آن 100 تن است . آب آن از چاه و باران تأمین میگردد. محصول
احضانلغتنامه دهخدااحضان . [ اِ ] (ع مص ) بردن حق کسی : اَحضَن بحقّی ؛ بُرد حق مرا. || عیب کردن کسی را: احضن الرجل و به ؛ عیب کرد مرد را. (منتهی الارب ).
اهدانلغتنامه دهخدااهدان . [ اِ ] (ع مص ) لاغر گردانیدن اسب را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). سوغانی کردن اسب . لاغر کردن اسب . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || پنهان کردن اسب تک خود را و آشکار نکردن آنرا. (ناظم الاطباء).