یعمللغتنامه دهخدایعمل . [ ی َ م َ ] (ع ص ) شترنر برگزیده ٔ استوار مطبوع بر کار. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). شتر نر قوی . (یادداشت مؤلف ).
شارش جفری ـ هاملJeffery-Hamel flowواژههای مصوب فرهنگستانشارش یک شارة گرانرو در مجرایی با دیوارههای واگرا یا همگرا که از یک چشمه یا چاه، واقع در محل تلاقی دیوارهها، منشأ میگیرد
زمستانیhibernal, hiemalواژههای مصوب فرهنگستانویژگی آن دسته از پدیدههای مربوط به نمو که در فصل زمستان اتفاق میافتد
رایانامهe-mail/email, electronic mailواژههای مصوب فرهنگستانپیامهای مکتوبی که بین کاربران بر روی شبکههای رایانهای ردوبدل میشود
رایانشانیe-mail address/email address, electronic mail address, electronic addressواژههای مصوب فرهنگستانشناسهای منحصربهفرد متعلق به یک حساب رایانامه که هم برای دریافت و هم برای فرستادن پیام در اینترنت بهکار میرود
یعملةلغتنامه دهخدایعملة. [ ی َ م َ ل َ ] (ع ص ) مؤنث یعمل . ج ، یعملات . (منتهی الارب ). ماده شتر برگزیده ٔ استوار بر کار. ج ، یعملات . (ناظم الاطباء). شترماده ٔ قوی . (یادداشت مؤلف ). آن شتر که کار را شاید. (مهذب الاسماء). || (اِخ ) یعملة یا یوم یعملة؛از روزهای عرب است . (از منتهی الارب ) (
يعملدیکشنری عربی به فارسیکردن , عمل کردن , انجام دادن , کفايت کردن , اين کلمه در ابتداي جمله بصورت علا مت سوال ميايد , فعل معين
یعملاتلغتنامه دهخدایعملات . [ ی َ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ یعملة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). رجوع به یعملة شود.
یعملةلغتنامه دهخدایعملة. [ ی َ م َ ل َ ] (ع ص ) مؤنث یعمل . ج ، یعملات . (منتهی الارب ). ماده شتر برگزیده ٔ استوار بر کار. ج ، یعملات . (ناظم الاطباء). شترماده ٔ قوی . (یادداشت مؤلف ). آن شتر که کار را شاید. (مهذب الاسماء). || (اِخ ) یعملة یا یوم یعملة؛از روزهای عرب است . (از منتهی الارب ) (
یعملاتلغتنامه دهخدایعملات . [ ی َ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ یعملة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). رجوع به یعملة شود.