جَست تابستانهLammas shoot, Lammas growth, late-season shoot, proleptic shootواژههای مصوب فرهنگستانرشد نابهنجار جوانۀ خفته در آخر فصل براثر رطوبت بیشازحد متـ . جَست ثانویه secondary shoot
لمیاءلغتنامه دهخدالمیاء. [ ل َم ْ ] (ع ص ) تأنیث المی . زن سیاه یا گندم گون لب : شفة لمیاء؛ لبی سیاه فام . (مهذب الاسماء).
یلماسلغتنامه دهخدایلماس . [ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ ملکشاهی در پشتکوه . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 68).
یلمانلغتنامه دهخدایلمان . [ ی َ ] (اِ) ضرب شمشیر. (ناظم الاطباء). خواباندن تیغ. (آنندراج ) : سینه ٔ ماهی و پشت گاو درهم داشت راه تیغ را تا دست اوایما به یلمان کرده بود. ملاوحشی (از آنندراج ).ز گرد سپاهم فلک در نقاب ز یلمان تیغم
یلماسلغتنامه دهخدایلماس . [ ] (اِخ ) تیره ای از طایفه ٔ ملکشاهی در پشتکوه . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 68).
یلمانلغتنامه دهخدایلمان . [ ی َ ] (اِ) ضرب شمشیر. (ناظم الاطباء). خواباندن تیغ. (آنندراج ) : سینه ٔ ماهی و پشت گاو درهم داشت راه تیغ را تا دست اوایما به یلمان کرده بود. ملاوحشی (از آنندراج ).ز گرد سپاهم فلک در نقاب ز یلمان تیغم
ایلماواژهنامه آزاد(ترکی) ماه ایل، کوچ عشایر. (کردی) قاصد، پیک، خبررسان. (کردی؛ ایلام) قاصد، پیک، خبر رسان. (ترکی) ماه ایل، کوچ عشایر. || (کردی کلهری) قاصد، پیک، خبررسان.