یهاواژهنامه آزاد( به ضم حرف اول ) در زبان کرمانشاهی ‘ به معنی موجودی افسانه ای است که به هیچ وجه از خوردن غذا سیر نمیشود ‘ و افراد پرخور به آن تشبیه میشوند.
زبانهای هستهآغازhead-first languages, head-initial languagesواژههای مصوب فرهنگستانزبانهایی که در آنها هستۀ گروه در ابتدای آن قرار میگیرد
زبانهای هستهپایانhead-last languages, head-final languagesواژههای مصوب فرهنگستانزبانهایی که در آنها هستۀ گروه در انتهای آن قرار میگیرد
طبلهای دوطرفهdouble-skin drums, double-head drumsواژههای مصوب فرهنگستاندستهای از طبلها که دو سمت بدنۀ آنها پوست دارد
طبلهای یکطرفهsingle-skin drums, single-head drumsواژههای مصوب فرهنگستاندستهای از طبلها که یک سمت بدنۀ آنها پوست دارد
نقشههای چونساختas-built drawings, as-builts, record drawingsواژههای مصوب فرهنگستاننقشههایی که پیمانکار پس از پایان کار و مطابق با اجرای واقعی کار تهیه میکند
یهابلغتنامه دهخدایهاب . [ ی َ ] (اِخ ) اهاب . و آن نام موضعی است نزدیک مدینه . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به اهاب شود.
یهانلغتنامه دهخدایهان . [ ی َ ] (اِخ ) به لغت زند و پازند به معنی یزدان است که یکی از نامهای خدای تعالی باشد جل جلاله . (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
یهانیس برگلغتنامه دهخدایهانیس برگ . [ ی ُ ب ِ ] (اِخ ) ژهانیسبرگ . شهرکی است در ایالت هس در پروس ، دارای 1600 تن سکنه . و شراب آن معروف است . (از یادداشت مؤلف ).
یهابلغتنامه دهخدایهاب . [ ی َ ] (اِخ ) اهاب . و آن نام موضعی است نزدیک مدینه . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به اهاب شود.
یهانلغتنامه دهخدایهان . [ ی َ ] (اِخ ) به لغت زند و پازند به معنی یزدان است که یکی از نامهای خدای تعالی باشد جل جلاله . (برهان ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
یهانیس برگلغتنامه دهخدایهانیس برگ . [ ی ُ ب ِ ] (اِخ ) ژهانیسبرگ . شهرکی است در ایالت هس در پروس ، دارای 1600 تن سکنه . و شراب آن معروف است . (از یادداشت مؤلف ).
حروف سئلتمونیهالغتنامه دهخداحروف سئلتمونیها. [ ح ُ ف ِ س َ ءَ ت ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حروف زائده . رجوع به حرف زائد شود.
تائوریهالغتنامه دهخداتائوریها. (اِخ ) تیره ای از سکاهای جنوب روسیه ٔ کنونی . (ایران باستان ج 3 ص 2458).
تاریهالغتنامه دهخداتاریها. (اِخ ) تیره ای از ایل بیرانوند دارای 1000 تن سکنه . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 67).