سودخورلغتنامه دهخداسودخور. [ خوَرْ / خُرْ ] (نف مرکب ) رباخور. (ناظم الاطباء) : دید یکی سودخور نامش لاوی نشسته . (دیاتسارون ص 52). با سودخوران وبا گنهکاران میخورد و می آشامد. (دیاتسارون ص <span class="hl
تتراهیبریدیسملغتنامه دهخداتتراهیبریدیسم . [ ت ِ ] (اِ) اصطلاح بیولوژی . رجوع به بیولوژی وراثت دکتر خبیری ص 52 شود.