دندهچهارfourth gear, fourthواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی در جعبهدنده که در آن نسبت دور معمولاً در حدود یک است و درنتیجه سرعتها و گشتاورهای ورودی و خروجی جعبهدنده تقریباً یکسان هستند
آرد گندم سختhard wheat flourواژههای مصوب فرهنگستانآرد گندم تهیهشده از گندم سخت که در مقایسه با گندم نرم، پروتئین بیشتری دارد
یارد خرسنگیmegalithic yardواژههای مصوب فرهنگستانواحد اندازهگیری برابر با 0/829 متر یا 2/72 پا که بنا بر قراین موجود در آثار خرسنگی بهجامانده در بریتانیا و بروتانی فرانسه به کار میرفته است
heardدیکشنری انگلیسی به فارسیشنیدم، شنیدن، گوش کردن، گوش دادن به، پذیرفتن، استماع کردن، درک کردن، اطاعت کردن
درونتیرگیdark heartواژههای مصوب فرهنگستانسرخ، خاکستری یا آبی شدن درونچوب درختان پهنبرگ که لزوماً در نتیجۀ پوسیدگی نیست
درونچوب یخزادfrost heartواژههای مصوب فرهنگستاننوعی درونچوب کاذب که براثر یخبندان شدید به وجود میآید و سبب ایجاد قسمتهای رنگی در بخش مرکزی ساقه میشود
دلقرمزیred heartواژههای مصوب فرهنگستانقرمزی بارز درونچوب سوزنیبرگان و برخی پهنبرگان که عامل آن نوعی قارچ است
تورتیغۀ زورقی قلبtrabeculae carneae cordis, trabeculae cordis, fleshy trabeculae of heartواژههای مصوب فرهنگستانتارها و برجستگیهای ماهیچهای که از سطح داخلی حفرههای قلب بیرون زدهاند و سه نوع هستند