shieldدیکشنری انگلیسی به فارسیسپر، حفاظ، پوشش، حامی، پوشش محافظ، تخته، محفظه، سپرشدن، بوسیله سپر حفظ کردن، حفاظ پیدا کردن
بادشکن دریچۀ سقفsunroof deflector shieldواژههای مصوب فرهنگستانقطعهای که در جلوی دریچۀ سقف نصب میشود و مسیر باد را منحرف میکند
بادگیر شیشهwing shieldواژههای مصوب فرهنگستانقطعۀ پلاستیکی کمانی در بالای شیشههای کناری در برخی از خودروها، برای جلوگیری از وزش باد و نفوذ آب به داخل اتاق خودرو
سپر 3Scutum, Sct, Shieldواژههای مصوب فرهنگستانپنجمین صورت فلکی کوچک آسمان که در ناحیۀ استوایی و بین دو صورت فلکی قوس و عقاب قرار دارد
سپراَبرcloud shieldواژههای مصوب فرهنگستان1. در حالت عمومی، اَبر گستردهای که طول آن بیش از چهار برابر عرض آن نباشد 2. در هواشناسی همدیدی، ساختار اصلی اَبر یک چرخندِ موجیِ نوعی که در سمت هوای سرد سامانۀ جبههای قرار دارد