هودللغتنامه دهخداهودل . [ دِ ] (اِ) به معنی رصد باشد، چه هودل بند رصدبند را گویند. (برهان ). رجوع به رصد شود.
اودئیللغتنامه دهخدااودئیل . (ترکی ، اِ مرکب ) سال بقر (گاو). سال دوم از دوره ٔ دوازده ساله ٔ ترکان و ترکان امروز گاو نر را اُکُزو گاو ماده را اینک گویند. (یاددشت مرحوم دهخدا).