accentدیکشنری انگلیسی به فارسیلهجه، تاکید، تلفظ، تشدید، مد، تکیهء صدا، علامت تکیهء صدا، طرز قرائت، قوت، صدا یا اهنگ اکسان، ضربه، با تکیه تلفظ کردن، تکیه دادن، تاکید کردن، اهمیت دادن، مد کردن
آهنگ اوجگیریrate of climb, climb rate, rate of ascent, ROC, r/cواژههای مصوب فرهنگستانمیزان تغییر در افزایش ارتفاع هواگرد بر حسب متر یا پا بر دقیقه متـ . آهنگ صعود
آهنگ تغییر فشار اتاقکcabin pressure rate of change, cabin rate of change, cabin rate of climb, cabin rate of ascent, cabin rate of descent, cabin rate of climb-descent, cabin pressure climb rate, cabin pressure descent rateواژههای مصوب فرهنگستانمیزان افزایش یا کاهش فشار بخشهای داخلی هواگردهای تحتِفشار
فرازشدیکشنری فارسی به انگلیسیascendancy, ascendency, ascension, ascent, preferment, promotion, raise, sublimation