attenuatingدیکشنری انگلیسی به فارسیتضعیف، رقیق کردن، ضعیف شدن، نازک کردن، تقلیل دادن، لاغر کردن، سبک کردن، دقیق شدن، معتدل کردن، تضعیف کردن
تضعیف 1attenuation 1واژههای مصوب فرهنگستان1. افت توان نشانک 2. افت یا ضعیف شدن نشانک الکترومغناطیسی درطی مسافت
سایة دامنهamplitude shadowواژههای مصوب فرهنگستانمحدودهای محلی با دامنة کم در زیر زون کاهنده (attenuating zone)