بافتآگاهی مکانیspatial context awareness/ spatial contextual awareness, geographical awarenessواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بافتآگاهی که در آن از اطلاعات بافتی از قبیل موقعیت مکانی و زمان در سامانۀ اطلاعاتی استفاده میشود
روشهای باروریآگاهیfertility awareness methods, awareness mothodsواژههای مصوب فرهنگستانروشهای طبیعی تنظیم خانواده مبتنی بر آگاهی از دورۀ باروری در چرخۀ قاعدگی و پرهیز از رابطۀ جنسی محافظتنشده در این دوره
آگاهیدیکشنری فارسی به انگلیسیacquaintance, awakening, awareness, cognizance, consciousness, information, notice, warning
اطلاعدیکشنری فارسی به انگلیسیacquaintance, awareness, communication, information, intelligence, notice, notification, tip-off, warning, word
هشیاریدیکشنری فارسی به انگلیسیawakening, awareness, caution, presence of mind, soberness, sobriety, vigilance, wakefulness, wariness, watchfulness, wit
بافتآگاهی مکانیspatial context awareness/ spatial contextual awareness, geographical awarenessواژههای مصوب فرهنگستاننوعی بافتآگاهی که در آن از اطلاعات بافتی از قبیل موقعیت مکانی و زمان در سامانۀ اطلاعاتی استفاده میشود
افزارهآگاهیdevice awarenessواژههای مصوب فرهنگستانتوانایی نرمافزار در بهرهگیری از اطلاعات موجود در درخواستهای اینترنتی برای شناسایی مرورگر یا افزارة همراه و تعیین قابلیتهای آن
تنآگاهیbody awarenessواژههای مصوب فرهنگستانادراک فرد از ساختار بدنیاش بهمنزلۀ مؤلفهای از تنانگاره