بیدار شدم، بیدار کردن، بیدار شدن، بیدار ماندن
بیدار، بیدار کردن، بیدار شدن، بیدار ماندن، من تبه
ببخشید
بیدار شدید، کاملا بیدار، هوشیار، هشیار، اگاه، مراقب، سرحال
آهگ
آبکى.
از خواب بیدار شده، بیدار کردن، بیدار شدن، بیدار ماندن