blocksدیکشنری انگلیسی به فارسیبلوک ها، بلوک، انسداد، سد، قطعه، کند، توده، کنده، جعبه قرقره، مانع ورادع، قلنبه، ساختمان چهارگوش، مسدود کردن، بستن، بند اوردن، مانع شدن از، باز داشتن، قالب کردن