بوتلگ ها، مشروب قاچاق، ساق چکمه، معامله قاچاقی انجام دادن
بوتلگ، مشروب قاچاق، ساق چکمه، معامله قاچاقی انجام دادن
bollix، بهم ریختن، سرهم بندی کردن
= بنگلک
bootlicks، چاپلوس، چکمه کسی را لیسیدن، تملق گفتن از
bollix بالا