مرده، قابل تخم گذاری، افسرده، متفکر
brodee
برودی
برادی
جیمز بوچانان برادی
الماس جیم برادی
broody
brooder, broody
broody, cut
broody, crestfallen, down , long-faced, low-spirited, peeved, sour
غیرمستقیم