calkدیکشنری انگلیسی به فارسیکالک، بتونهگیری کردن، زیرپوش سازی کردن، درز گرفتن، مسدود کردن، اب بندی کردن، نعل زدن، کپیه کردن، بتونه کاری کردن، شکاف و سوراخ چیزی را گرفتن، با نعل یا لگد اسب مجروح شدن
سنگهای کلسیمی- قلیاییcalc-alkaline rocksواژههای مصوب فرهنگستانسنگهای آذرینی که مقدار کلسیم موجود در آنها از عناصر قلیایی بیشتر است و شاخص قلیایی آهکی آنها بین 56 تا 61 است
گَردهبرداریcalqueواژههای مصوب فرهنگستاننوعی وامگیری که در آن سازههای واژه یا عبارت وامگرفتهشده در زبان وامگیرنده یکبهیک ترجمه و برای هریک معادلی برگزیده میشود
calksدیکشنری انگلیسی به فارسیکلسیم، بتونهگیری کردن، زیرپوش سازی کردن، درز گرفتن، مسدود کردن، اب بندی کردن، نعل زدن، کپیه کردن، بتونه کاری کردن، شکاف و سوراخ چیزی را گرفتن، با نعل یا لگد اسب مجروح شدن
calkingدیکشنری انگلیسی به فارسیکالکینگ، بتونهگیری کردن، زیرپوش سازی کردن، درز گرفتن، مسدود کردن، اب بندی کردن، نعل زدن، کپیه کردن، بتونه کاری کردن، شکاف و سوراخ چیزی را گرفتن، با نعل یا لگد اسب مجروح شدن
calksدیکشنری انگلیسی به فارسیکلسیم، بتونهگیری کردن، زیرپوش سازی کردن، درز گرفتن، مسدود کردن، اب بندی کردن، نعل زدن، کپیه کردن، بتونه کاری کردن، شکاف و سوراخ چیزی را گرفتن، با نعل یا لگد اسب مجروح شدن
calkingدیکشنری انگلیسی به فارسیکالکینگ، بتونهگیری کردن، زیرپوش سازی کردن، درز گرفتن، مسدود کردن، اب بندی کردن، نعل زدن، کپیه کردن، بتونه کاری کردن، شکاف و سوراخ چیزی را گرفتن، با نعل یا لگد اسب مجروح شدن