کلانچ، گروه، پرچ کردن، ثابت کردن، قاطع ساختن، پرچ بودن، محکم کردن
گیر کردن، گره کردن
داخل کلانچ
دو نفره
کلینچ رودخانه
کلینک خارج
کلینچپوپ
کلنچرها، متمسک شونده، قاطع، قیچی کننده
حلقه، پرچ کردن، ثابت کردن، قاطع ساختن، پرچ بودن، محکم کردن
کلینچینگ، پرچ کردن، ثابت کردن، قاطع ساختن، پرچ بودن، محکم کردن
کلینچینگ
clinch
چسبیده ساخته شده است
بدون کشتن