سحابی سوراخکلیدKeyhole Nebulaواژههای مصوب فرهنگستانسحابیای تاریک در کنار روشنترین بخش سحابی اِتاشاهتخته که به شکل سوراخ کلید رصد میشود
quailedدیکشنری انگلیسی به فارسیفرستاده شده، شانه خالی کردن، از میدان دررفتن، ترسیدن، پژمرده شدن، لرزیدن، بیاثر بودن، دلمه شدن
کولیتلغتنامه دهخداکولیت . [ ک ُ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح پزشکی ) ورم مخاط روده ٔ فراخ که معمولاً با عوارض دفع بلغم و خون و چرک همراه است . ورم قولون . (فرهنگ فارسی معین ).
recoiledدیکشنری انگلیسی به فارسیعقب افتاده، بحال خود برگشتن، پس زدن، پس نشستن، لگد کردن، عقب نشستن، فنری بودن، بحال نخستین برگشتن