ساختن، سرودن، درست کردن، تصنیف کردن
خلق یک اثر موسیقایی کامل توسط آهنگساز
می سازد، سرودن، ساختن، درست کردن، تصنیف کردن
کامپوزیت
آهنگساز، سازنده، سراینده، مصنف، اهنگ ساز، نویسنده، مولف
campagi
کابینت
متشکل از
آهنگسازان، آهنگساز، سازنده، سراینده، مصنف، اهنگ ساز، نویسنده، مولف
متضاد
compose
تجدید ساختار، دوباره انشاء کردن
سوءاستفاده
تجزیه، تجزیه کردن، از هم پاشیدن، متلاشی شدن، متلاشی کردن
جمع آوری عکس