conquersدیکشنری انگلیسی به فارسیتسخیر می کند، تسخیر کردن، فتح کردن، مغلوب کردن، تسلیم کردن، پیروزی یافتن بر، غالب امدن، ستاندن
cankersدیکشنری انگلیسی به فارسیقوطی ها، ماشرا، یکجور افت درختان میوه، نوعی شته یا کرم، برفک، فاسد شدن، فاسد کردن