considerدیکشنری انگلیسی به فارسیدر نظر گرفتن، مطرح کردن، رسیدگی کردن، ملاحظه کردن، سنجیدن، تفکر کردن، فرض کردن، تعمق کردن
coincideدیکشنری انگلیسی به فارسیمصادف شدن، همزمان بودن، باهم رویدادن، منطبق شدن، در یک زمان اتفاق افتادن
coincidesدیکشنری انگلیسی به فارسیهمخوانی دارد، مصادف شدن، همزمان بودن، باهم رویدادن، منطبق شدن، در یک زمان اتفاق افتادن
consideredدیکشنری انگلیسی به فارسیدر نظر گرفته شده، مطرح شده، سنجیده، با اندیشه صحیح، بافکر باز و درست
consideredدیکشنری انگلیسی به فارسیدر نظر گرفته شده، مطرح شده، سنجیده، با اندیشه صحیح، بافکر باز و درست