counselsدیکشنری انگلیسی به فارسیمشاوران، مشورت، رایزنی، اندرز، تدبیر، مصلحت اندیشی، مشاوره دو نفری، پند دادن، توصیه کردن، نظریه دادن
cancelsدیکشنری انگلیسی به فارسیلغو می شود، لغو کردن، باطل کردن، خنثی کردن، فسخ کردن، قلم زدن، خنثی نمودن