dabbledدیکشنری انگلیسی به فارسیdabbled، رنگ پاشیدن، نم زدن، تر کردن، سرسری کارکردن، در اب شلپ شلپ کردن، بطور تفریحی کاری را کردن
dabbleدیکشنری انگلیسی به فارسیپریدن، رنگ پاشیدن، نم زدن، تر کردن، سرسری کارکردن، در اب شلپ شلپ کردن، بطور تفریحی کاری را کردن