فریب خورده، رسوا کردن، تقبیح کردن
دستور داد، حکم کردن
مخالفت کنید
با احتیاط، محتاط، دارای تمیز و بصیرت، فروتن، با خرد
حکم
سرزنش، دیدن، تشخیص دادن، فاش کردن
undecried