dishonourدیکشنری انگلیسی به فارسیناامید کننده، رسوایی، ننگ، ابروریزی، بیشرفی، نکول، پستی، بی احترامی کردن به، تجاوز کردن به عصمت، ننگین کردن، خوار کردن
dishonorدیکشنری انگلیسی به فارسیناامید کننده، رسوایی، ننگ، ابروریزی، بیشرفی، نکول، پستی، بی احترامی کردن به، تجاوز کردن به عصمت، ننگین کردن، خوار کردن
dishonouringدیکشنری انگلیسی به فارسیفریب خورده، بی احترامی کردن به، تجاوز کردن به عصمت، ننگین کردن، خوار کردن