droopingدیکشنری انگلیسی به فارسیغرق شدن، افسرده و مایوس شدن، افکندن، پژمرده شدن، اب از دهان تراوش شدن
افتادگی دانهgrain droppingواژههای مصوب فرهنگستاناز جا درآمدن یا جدا شدن دانهها از سطح فلز براثر خوردگی مرزدانهای