elds، زمان پیش
رانندگی، فریفتن، ناگهان معشوق را رها کردن
سلامت، سلامتی، تندرستی، مزاج، بهبودی، حال
هلیپس، دسته شمشیر، دسته، قبضه
gelds، اخته کردن، بی تخمدان کردن، محروم کردن
ژلات
می رود، اعلام، ورق را رو کردن
wergelds
دور از دسترس
دارنده، گردانیدن، خوب بکار بردن، اداره کردن