عطرمایۀ روغنیessential oilواژههای مصوب فرهنگستانترکیب معطر و فرّاری که معمولاً از منابع گیاهی استخراج میشود و در روغن محلول است
essentialدیکشنری انگلیسی به فارسیضروری است، ضروری، اساسی، اصلی، ذاتی، واجب، لاینفک، عمده، واقعی، بسیار لازم، عارضی، فرض، اساسی ذاتی، جبلی
essentialدیکشنری انگلیسی به فارسیضروری است، ضروری، اساسی، اصلی، ذاتی، واجب، لاینفک، عمده، واقعی، بسیار لازم، عارضی، فرض، اساسی ذاتی، جبلی
essentialدیکشنری انگلیسی به فارسیضروری است، ضروری، اساسی، اصلی، ذاتی، واجب، لاینفک، عمده، واقعی، بسیار لازم، عارضی، فرض، اساسی ذاتی، جبلی