exchangeدیکشنری انگلیسی به فارسیتبادل، بورس، مبادله، تعویض، معاوضه، عوض، اسعار، صرافی، تسعیر، ردو بدل کننده، ردوبدل ارز، صرافخانه، جای معاملات ارزی و سهامی، عوض کردن، مبادله کردن، تسعیر یافتن
قفل ثابتcurrency peg, fixed exchange rate, pegged exchange rateواژههای مصوب فرهنگستانسیاستی که پول ملی را با نرخ ثابت به ارزهای دیگر قفل میکند
نرخ سَلَف ارزforward exchange rateواژههای مصوب فرهنگستاننرخ ارزی که در زمان حاضر برای تحویل در زمان مشخصی در آینده تعیین میشود
آسیبپذیری ارزیcurrency exposure, exchange raterisk, currency risk,foreign exchange risk, FX riskواژههای مصوب فرهنگستانآسیبپذیری بالقوه، ناشی از تغییرات نرخ ارز، در مبادلات ارزی
قفل ارزیcurrency pegواژههای مصوب فرهنگستانسیاستی که پول ملی را با نرخ ثابت به ارزهای دیگر قفل میکند متـ . نرخ ارز ثابت fixed exchange rate نرخ ارز قفلشده pegged exchange rate
ناترازی ارزیcurrency misalignment, misalignmentواژههای مصوب فرهنگستانوضعیتی که در آن نرخ ارز بالاتر یا پایینتر از نـرخ ارز تـعــادلی (equilibrium exchange rate) است
exchangeدیکشنری انگلیسی به فارسیتبادل، بورس، مبادله، تعویض، معاوضه، عوض، اسعار، صرافی، تسعیر، ردو بدل کننده، ردوبدل ارز، صرافخانه، جای معاملات ارزی و سهامی، عوض کردن، مبادله کردن، تسعیر یافتن