عورتنماییexhibitionismواژههای مصوب فرهنگستاننوعی کژکامی که در آن رسیدن به ارضای جنسی ازطریق نمایش اندام جنسی عریان خود به افراد بیگانه و بدون هیچگونه فعالیت جنسی حاصل میشود
خودنماییدیکشنری فارسی به انگلیسیbrag, cockiness, exhibitionism, mannerism, ostentation, panache, pomp, pomposity, pretense, pretension, pretentiousness, show