phasesدیکشنری انگلیسی به فارسیفاز، مرحله، صورت، لحاظ، منظر، وجهه، پایه، دوره تحول و تغییر، اهله قمر، وضع، مرحلهای کردن
صورتکهای چرنوفChernoff facesواژههای مصوب فرهنگستانروشی برای ارائۀ تصویری دوبعدی از دادههای چندمتغیره که در آن شکل و اندازه و اجزای مختلف یک چهره، براساس مقدار متغیرهای متناظر، تغییر میکند
طول مؤثر واگنlength over pulling facesواژههای مصوب فرهنگستانطول واگن از ابتدای قلاب جلو تا انتهای قلاب عقب