زیاگانfaunaواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ گونههای جانوری که در یک منطقۀ جغرافیایی و در دورهای معین زندگی میکنند
میانزیاگانmeiofauna, meiobenthos, meiobenthic faunaواژههای مصوب فرهنگستانجانوران کفزی که اندازۀ آنها بین ریززیاگان و درشتزیاگان است
فغولغتنامه دهخدافغو. [ ف َغ ْوْ ] (ع اِ) شکوفه ٔ حنا. || (مص ) فاش و پراگنده شدن . || خشک گردیدن زرع . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
فنولغتنامه دهخدافنو. [ ف َن َ / نُو ] (اِ) فریب و غرور. || (ص ) فریفته و مغرور. (برهان ). فریفته . غره . (صحاح الفرس ).