25 فرهنگ
همه
دقیق
آوا
مشابه
متن
آغاز
قافیه
همه
دیکشنری
مترادف
طیفی
آزاد
+
درپیوند
frowsty
frowstiest
musty
mustiest
متعفن
moldiest
بیشتر بدانید
ابوعمر
Peterburg
pedanticism
مارج
غير سليم
اشعه ٔ ماوراء بنفش
جستوجوی دقیق
frowstier
دیکشنری انگلیسی به فارسی
frowstier، کپک زده، بوی ناگرفته، پوسیده، کهنه، چرک