پیشرسscratch race, scratch 1واژههای مصوب فرهنگستانیکی از مسابقات راهه که برای مردان در پانزده کیلومتر و برای زنان در ده کیلومتر برگذار میشود و در آن برنده رکابزنی است که زودتر از خط پایان عبور کند
پَرگَنۀ ریشهایrhizoid colonyواژههای مصوب فرهنگستانپَرگَنهای که رشتههای ضخیم و معدود ریشهمانند آن به طرف بیرون رشد میکنند
fundدیکشنری انگلیسی به فارسیسرمایه، صندوق، وجوه، تنخواه، پشتوانه، ذخیره وجوه احتیاطی، سرمایه ثابت یا همیشگی، سرمایه گذاری کردن، تهیه وجه کردن