galvanizedدیکشنری انگلیسی به فارسیگالوانیزه، اب فلزی دادن، ابکاری فلزی کردن، با برق اب طلا یا نقره دادن به
رویاندودgalvanizedواژههای مصوب فرهنگستانویژگی فلزی، معمولاً آهن، که با غوطهوری در حمام مذاب، با فلز روی پوشش داده شده باشد
galvanizeدیکشنری انگلیسی به فارسیگالوانیزه کردن، اب فلزی دادن، ابکاری فلزی کردن، با برق اب طلا یا نقره دادن به
پوشش رویاندودgalvanized coatingواژههای مصوب فرهنگستانپوششی از جنس روی خالص که به روشهای مختلف مانند غوطهوری داغ یا نهشت برقکافتی یا مکانیکی ایجاد میشود