نظریۀ بازیgame theoryواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای ناظر بر روش ریاضی در تصمیمگیری برای وضعیتی که در آن، دو یا چند کنشگر در کسب اطلاعات و امتیاز برای بُرد نهایی با یکدیگر رقابت میکنند و در این رقابت برنده یا بازندۀ مطلق وجود ندارد
gameدیکشنری انگلیسی به فارسیبازی، مسابقه، شکار، سرگرمی، شوخی، جانور شکاری، یک دور بازی، مسابقه های ورزشی، تفریح کردن، دست انداختن، سرحال
نظریۀ جا زدنchicken game theoryواژههای مصوب فرهنگستاننظریهای دربارۀ وضعیتی که دو کنشگر درگیر، لطمۀ جبرانناپذیری خواهند دید، مگر اینکه یکی از آنها خود را عقب بکشد و به خواری تن دهد
gameدیکشنری انگلیسی به فارسیبازی، مسابقه، شکار، سرگرمی، شوخی، جانور شکاری، یک دور بازی، مسابقه های ورزشی، تفریح کردن، دست انداختن، سرحال