generateدیکشنری انگلیسی به فارسیتولید می کنند، تولید کردن، زادن، زاییدن، احدای کردن، بوجود اوردن، تناسل کردن، حاصل کردن، تولید نیرو کردن
generatesدیکشنری انگلیسی به فارسیتولید می کند، تولید کردن، زادن، زاییدن، احدای کردن، بوجود اوردن، تناسل کردن، حاصل کردن، تولید نیرو کردن
فضای شمارامولدcountably-generated spaceواژههای مصوب فرهنگستانیک فضای بُرداری توپولوژیکی که زیرمجموعهای شمارا آن را تولید میکند
generatesدیکشنری انگلیسی به فارسیتولید می کند، تولید کردن، زادن، زاییدن، احدای کردن، بوجود اوردن، تناسل کردن، حاصل کردن، تولید نیرو کردن
فضای شمارامولدcountably-generated spaceواژههای مصوب فرهنگستانیک فضای بُرداری توپولوژیکی که زیرمجموعهای شمارا آن را تولید میکند
گروه متناهیمولدfinitely generated groupواژههای مصوب فرهنگستانگروهی که با تعدادی متناهی عضو تولید شود
generatesدیکشنری انگلیسی به فارسیتولید می کند، تولید کردن، زادن، زاییدن، احدای کردن، بوجود اوردن، تناسل کردن، حاصل کردن، تولید نیرو کردن