goresدیکشنری انگلیسی به فارسیگل ها، خون، تکه سه گوش، خون بستهو لخته شده، زمین سه گوش، شاخ زدن، سه گوش بریدن، با شاخ زخمی کردن، سوراخ کردن
غورسلغتنامه دهخداغورس . (اِخ ) تلمیذ بقراط. (فهرست ابن الندیم چ مصر ص 415). یحیی نحوی گوید: هشت تن از اطبای یونان در صناعت طب سرآمد بودند اول ایشان اسقلیبیوس و دوم غورس بود، غورس 47 سال زندگی کرد. هفده سال از آن را در کودکی و
gorgesدیکشنری انگلیسی به فارسیغارها، پر خوری، گلوگاه، دره تنگ، گدار، گلو، حلق، ابکند، شکم، معبر تنگ، پر خوردن، زیاد تپاندن، پر خوری کردن، بلعیدن، با حرص و ولع خوردن