gravesدیکشنری انگلیسی به فارسیگورها، قبر، خاک، گودال، حفره، نقش کردن، تراشیدن، حفر کردن، قبر کندن، دفن کردن
سنگِقبرgravestone, tombstone 1واژههای مصوب فرهنگستانسنگی که محل یک تدفین را در خاک مشخص میکند و معمولاً منقوش یا دارای نوشته است