ورموتلغتنامه دهخداورموت . [ وِ ] (فرانسوی ، اِ) نوعی از شراب . (یادداشت مؤلف ). شراب سفید که در آن مواد عطرآگین می آمیزند. (فرهنگ فارسی معین ).
هرمودلغتنامه دهخداهرمود. [ هَُ ] (اِخ )محلی است در کنار راه لار به بستک در 421500 گزی شیراز. (یادداشت به خط مؤلف ). رجوع به هرمودباغ شود.