پدیدآور منسوبattributed author,supposed author, presumed authorواژههای مصوب فرهنگستانکسی که براساس شواهد گمان میرود پدیدآور یک اثر مشخص باشد
خاطر عاطرلغتنامه دهخداخاطر عاطر. [ طِ رِ طِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مجازاً اندیشه ٔ فیض بخش : من که باشم که بر آن خاطر عاطر گذرم . حافظ.با عندلیب صبح کنم یا به باغبان ای گل ترا به خاطر عاطر چه میرسد؟فصاحتخان (از
نشانۀ پدیدآورauthor mark, author numberواژههای مصوب فرهنگستانترکیبی حرفی یا عددی یا هر دو برای تنظیم الفبایی منابع در یک شمارۀ واحد ردهبندی برحسب نام پدیدآور
نخوتدیکشنری فارسی به انگلیسیarrogance, conceit, haughtiness, hauteur, pride, superciliousness, vanity
تکبردیکشنری فارسی به انگلیسیarrogance, conceit, hauteur, loftiness, pride, snootiness, superciliousness, vanity